در باره چهار فرشته مقرب خدا ... جبرئيل ، ميكائيل ، عزرائيل ء اسرافيل
خب اول بگیم که فرشته چیست
فرشته
فرشته و فرشتگان موجودات فرا انسانی هستند که در بسیاری از ادیان شناخته میشوند. طبیعت فرشتگان و امور مرتبط با آنان در ادیان و سنن متختلف، متفاوت است. در یهودیت و مسیحیت و اسلام ، آنها معمولا به عنوان پیام آوران از سوی خدا عمل میکنند. آنان همچنین گاهی نقشهای جنگجو و نگهبان را به عهده دارند. نظریات در مورد مختار بودن یا مجبور بودن فرشتگان متفاوت است. همچنین فرشتگان با امشاسپندان در مزدیسنا قابل مقایسه اند. در حالیکه تظاهر فرشتگان متفاوت است، بسیاری آنان را همچون آدمیان تصویر کرده اند. در ادیان ابراهیمی معمولا جبرائیل، میکائیل ، عزرائیل و اسرافیل ، چهار ملک مقرب خداوند به شمار میآیند
اسرافیل
اسرافیل یا رافائل نام فرشتهای بلند مرتبه است که در اسلام و دین یهود ازو نام و سخن به میان آمده است.
در اسلام
اسرافیل نام فرشتهای از ملائکه مقرب خداوند است که بیشترین شهرت او به نفخ صور، به هنگام برپایی قیامت است. میگویند اسرافیل واژهای با ریشه عبرانی است مرکب از اسراف یا سراف به معنی بنده و ایل به معنی خداوند.
در قــرآن کـریـم به نام اسرافیل تصریح نشده است و تنها در روایات، سخن از این فرشته به میان آمده است. در قرآن کریم از نفخ صور، سخن به میان آمده ولی به نام دمنده در آن اشارهای نشده است، اما روایات تفسیری، نام ِ دمندهٔ صور را که در هنگام برپایی قیامت صورت میپذیرد اسرافیل ذکر کرده اند، به هر حال اسرافیل در کنار جبرائیل، میکائیل و عزرائیل یکی از چهار ملک مقرب خداوند به شمار میآید.
می گویند اسرافیل دارای دو نفخ صور است: با نفخ صور اولی تمام موجودات عالم میمیرند و جهان به پایان میرسد، و با نفح صور دوم موجب زنده شدن و برخاستن مردگان در آخرت میشود.
جبرئیل
جـِبرِئیل، یکی از چهار فرشته مقرب و برترین آنها و در ادیان ابراهیمی، رابط میان خداوند و پیامبران بشمار میآید. این نام تلفظهای دیگری چون جبرائیل و جبریل نیز دارد. از جبرئیل به نامهای فرشته وحی، امین وحی، عقل اول، ناموس اکبر، روح اعظم و ... نیز یاد میشود. حافظ او را سروش نامیده است.
در تاریخ یهودیت، مسیحیت و اسلام از نقش جبرئیل بسیار نقل شدهاست.
به باور پیروان این دینها، جبرئیل ابراهیم را از آتش نجات داد، موسی را در مبارزه با فرعون حمایت کرد، فرعونیان را در رود نیل مصر غرق کرد، به داوود ساختن زره آموخت، به دانیال نبی تعبیر رؤیا آموخت، زکریا را به زاده شدن یحیی و مریم را به زایش عیسی مژده داد، و قرآن را بر محمد نازل کرد.
بنا به گفته پیروان اسلام او گاهی به صورت واقعی خود و گاهی به شکل جوانی خوشرو به نام دحیه کلبی نزد محمد میآمد. او در شب معراج همسفر محمد بود و در منتهای معراج، در سدرةالمنتهی باز ماند و به محمد گفت دیگر اجازه ندارد که پیش رود، و محمد به تنهایی به معراج ادامه داد.
بنا بر بعضی روایات مسلمانان، جبرائیل پنجاه بار بر ابراهیم، چهارصد بار بر موسی، ده بار بر عیسی و بیست و چهار هزار بار بر محمد نازل شدهاست
شیخ مفید در روایتی آوردهاست: جبرئیل در میان فرشتگان به شکل مردی میان بالا، سپید پیشانی، سیه چشم، و دارای چهار بال سبز مرصع لؤلؤ است.
و در حدیث دیگری او دارای ششصد بال مرصع به دُر است.
عزرائیل
عزرائیل که به فرشته مرگ و ملکالموت هم معروف است. فرشتهای بلند مرتبه است که در دین اسلام و یهود از او نام و سخن به میان آمدهاست.
قرآن واژه عزرائیل را به کار نمی برد و به جای آن ملک الموت به معنی فرشته مرگ به کار رفته است
هاروت و ماروت
ماجرای هاروت و ماروت
درباره این دو فرشته که به سرزمین بابل آمدند، افسانهها و اساطیر عجیبی بهوسیله داستان پردازان ساخته شده و به این دو ملک بزرگ الهی بستهاند، تا آنجا که به آنها چهره خرافی دادهاند، و حتی کار تحقیق و مطالعه پیرامون این حادثه تاریخی را بر دانشمندان مشکل ساختهاند. آنچه از میان همه اینها صحیحتر به نظر میرسد و با موازین عقلی و تاریخی و منابع حدیث سازگار است، چنین است:
در سرزمین بابل سحر و جادوگری به اوج خود رسید و باعث ناراحتی و ایذاء مردم گردیده بود. خداوند دو فرشته را به صورت انسان مأمور ساخت که عوامل سحر و طریق ابطال آن را به مردم بیاموزند، تا بتوانند خود را از شر ساحران بر کنار دارند.
ولی این تعلیمات بالاخره قابل سوء استفاده بود، چرا که فرشتگان ناچار بودند برای ابطال سحر ساحران طرز آن را نیز تشریح کنند، تا مردم بتوانند از این راه به پیشگیری پردازند. این موضوع سبب شد که گروهی پس از آگاهی از طرز سحر، خود در ردیف ساحران قرار گرفتند و موجب مزاحمتهایی برای مردم شدند.
با اینکه آن دو فرشته به مردم هشدار دادند که این یک نوع آزمایش الهی برای شما است و حتی گفتند: سوء استفاده از این تعلیمات یک نوع کفر است، اما آنها به کارهایی پرداختند که موجب ضرر و زیان مردم شد.
آنچه در بالا آوردیم چیزی است که از بسیاری از احادیث و منابع اسلامی استفاده میشود، و هماهنگی آن با عقل و منطق آشکار است؛ از جمله حدیثی که از عیون اخبار الرضا نقل شده، به روشنی این معنی را تأیید میکند.
اما متاسفانه بعضی از نویسندگان در این زمینه تحت تأثیر افسانههای مجعولی قرار گرفتهاند، و داستانی را که در افواه بعضی از عوام مشهور است درباره این دو فرشته معصوم الهی ذکر کردهاند که: آنان دو فرشته بودند، خداوند آنها را برای این به زمین فرستاد تا بدانند اگر آنها نیز جای انسانها بودند از گناه مصون نمیماندند، و خدا را معصیت میکردند، آنها هم پس از فرود آمدن به زمین مرتکب چندین گناه بزرگ شدند؛ و به دنبال آن افسانهای درباره ستاره زهره نیز ساختند. همه اینها بی اساس و جزء خرافات است، و قرآن از این امور پاک میباشد، و اگر تنها در متن آیه ۱۰۲ سوره بقره (در مورد هاروت و ماروت) بیاندیشیم خواهیم دید که بیان قرآن هیچ ارتباطی با این مسائل ندارد.
واژههای هاروت و ماروت
نام هاروت و ماروت به عقیده بعضی از نویسندگان ، ایرانی الاصل است. نویسندهای میگوید، در کتابی ارمنی با نام هرروت به معنی حاصلخیزی و مروت به معنی بی مرگی برخورد کردهاست. او معتقد است که هاروت و ماروت ماخوذ از این دو لفظ میباشد.ولی این استنباط دلیل روشنی ندارد.
در اوستا الفاظ هرودات که همان خرداد امشاسپند باشد، و همچنین امردات به معنی بی مرگ که همان مرداد امشاسپند است به چشم میخورد.
دهخدا در لغت نامه خود نیز مطلبی در این زمینه نقل کردهاست که بی شباهت به معنی اخیر نیست .
و عجیب اینکه: بعضی هاروت و ماروت را دو مرد از ساکنان بابل دانستهاند و بعضی حتی آنها را به عنوان شیاطین معرفی کردهاند در حالی که آیهٔ مربوطه در قرآن به وضوح این مسایل را رد میکند.
دوشنبه 28 آذر 1390 - 3:47:50 PM